حرفای من با خدا

اینا حرفای یه دختر مهربون و تنهاست که برای خدای خودش می نویسه.

حرفای من با خدا

اینا حرفای یه دختر مهربون و تنهاست که برای خدای خودش می نویسه.

فائزه

سلام خدا! 

آخه من از دست این فائزه چیکار کنم؟ 

هر روز گریه‌ی منو در میاره.  

من خیلی دوسش دارم. 

از همه بیشتر. 

هرکاری از دستم بر بیاد واسش انجام می دم ولی... 

ولی اون حتی نمی ذاره وقتی گریه می کنم٬ 

اشکامو رو شونه هاش بریزم.  

همش با میناس ولی به من می گه: 

 اگه تو اینجا نبودی دق می کردم. 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
faezeh سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:40 ب.ظ http://ftnt.blogfa.com

سلام عزیزم.چه جالب.خوب منم دوس دارم سرمو رو شونت بزارم و بیام بغلت.حرف منم همین بود.اما من هر وقت ازت میپرسیدم میگفتی نه.
در ضمن می دونی که مینا چه زود ناراحت میشه.واسه همین من با اونم هستم.اما این معلومه که تو رو بیشتر دوس دارم.
مگه نه؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد