سلام خدا!
میدونم که میدونی دیشب چه اتفاقی افتاد!
خدا دلم برا خواهر کوچولوم میسوزه.
درسته کار خیلی بدی کرده ولی بابام نباید
اینجوری تنبیهش میکرد.
از روی نفهمی و کم عقلی این غلطو کرده.
ولی فکر کنم واسه من خوب شد.
خدا من خواهر بدی نیستم ولی این کاری
که فاطمه کرد٬ باعث شد مامان و بابام
قدر منو بیشتر بدونن.
درسته درس نمیخونم ولی از این گندهایی
که فاطمه میزنه که من نمیزنم.
خدا یه کاری کن که دیگه از این غلطا نکنه.
خیلی بده
خیلی زشته
به جای این حرفها فاطمه رو دلداری بده
طعنه هم نزن
سلام من نمیدونستم کجا باید وآسه خدا بنویسم..برا همین اینجا مینویسم..
.....سلام خوبی خذا ..منم خوبم ..بد نیستم...ی مدت آروم بودیم اما یکم درگیر شدیم میدونی ک ....ی مدت هم ک داغون بودم.....اما خوب شدم...خدایا.....میگم ک من خخیلی عذاب وجدان داذم ..خودت میدوتی من هیچوقت با احساس کسی بازی نکردم ...میترسم نکنه با احساشش بازی کرده باشم ...البته میدونم تقصیر منم بوده ...اما اونم تقصیر کار بوده.. من نمنمیدونستم بابام نمیزاره وارگرنه بهش نمیگفتم...... خدایا....من همش دارم ب لحظاتی ک اون دآره طی میکنه فک میکنم.....همش ب خاطر اون گریه میکنم...خدایا.....اثن ممکنه ک دیگ بهم فک نکنه.......خدا کنه ک فک نکنه ......اما این فکر ک ب خخاطر من چه اعصابی و احساسی بهم خورده میخاد نابودم کنه...اما منم کم از جنازه نداشتم..خودت ک بودی....دیدی...خدایا راستی یلدا یادن نره......یکم از ممشکلاتمونو حل کن.....کمکم کن ..خدایا خوشبختم کن....خدایا..نمیگم عاشقتم...چون تا عشق خیلی راهه..اما میکم دوست دارم....خیلی هم دوست دارم....